و گه گاهی دو خط شعری که گویای همه چیز است و خود ناچیز
وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
واسه من که پنجره یه آرزوی مبهم بود
ولی تو پنجره باشو تموم دیوارت
ببخش منو اگه بوی زخم چرکینمو
زجه های کبودم میشه موجب آزارت
دیگه صدای گریه بی وقتم نمیشکنه
سکوت سرد و پر از انبساط افکارت