خطاب به خودم

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی 

 اگر سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی. 

 به آرامی آغاز به مردن می‌کنی  

زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. 

 به آرامی آغاز به مردن می‌کنی  

اگر برده‏ی عادات خود شوی، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ... 

 اگر روزمرّگی را تغییر ندهی اگر رنگ‏های متفاوت به تن نکنی، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.  

تو به آرامی آغاز به مردن می‏کنی  

اگر از شور و حرارت، از احساسات سرکش، و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند، و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند دوری کنی . . .  

تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی 

 اگر هنگامی که با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی، اگر ورای رویاها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ات ورای مصلحت‌اندیشی بروی . . . 

 امروز زندگی را آغاز کن! امروز مخاطره کن! امروز کاری کن! نگذار که به آرامی بمیری 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
Ricky 1389/07/08 ساعت 19:42 http://cheknevis2.blogsky.com

سروری آقا سعید
خیلی قشنگ بود آقا سعید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد